بازی خدا و يک عروسک گِلی ست
زير گنبد کبود جز من و خدا کسی نبود روزگار رو به راه بود هيچ چيز نه سفيد و نه سياه بود با وجود اين مثل اينکه چيزی اشتباه بود زير گنبد کبود بازی خدا نيمه کاره مانده بود واژه ای نبود و هيچ کس شعری از خدا نخوانده بود تا که او مرا برای بازی خودش انتخاب کرد توی گوش من يواش گفت تو دعای کوچک منی بعد هم مرا مستجاب کرد پرده ها کنار رفت خود به خود با شروع بازی خدا عشق افتتاح شد سالهاست اسم بازی من و خدا زندگی ست هيچ چيز مثل بازی قشنگ ما عجيب نيست بازی يی که ساده است و سخت مثل بازی بهار با درخت با خدا طرف شدن کار مشکلی ست زندگی ... بازی خدا و يک عروسک گِلی ست
زير گنبد کبود
جز من و خدا
کسی نبود
روزگار
رو به راه بود
هيچ چيز
نه سفيد و نه سياه بود
با وجود اين
مثل اينکه چيزی اشتباه بود
بازی خدا
نيمه کاره مانده بود
واژه ای نبود و هيچ کس
شعری از خدا نخوانده بود
تا که او مرا برای بازی خودش
انتخاب کرد
توی گوش من يواش گفت
تو دعای کوچک منی
بعد هم مرا
مستجاب کرد
پرده ها کنار رفت
خود به خود
با شروع بازی خدا
عشق افتتاح شد
سالهاست
اسم بازی من و خدا
زندگی ست
مثل بازی قشنگ ما
عجيب نيست
بازی يی که ساده است و سخت
مثل بازی بهار با درخت
با خدا طرف شدن
کار مشکلی ست
زندگی ...
+نوشته شده در یک شنبه 26 / 2 / 1393برچسب:, ساعت4:8توسط mitra | |
هدیه ای است به تو .نمی دانم کجای این سرزمین وزیر کدامین اسمان هستی .تو هم مرا یاد میکنی . باز کن پنجره را که نسیم روز میلاد اقاقی ها را جشن میگیرد......
شوری سنج اب اکواریوم کمربند چاقویی مخفی
Categories نامه ها دلم گرفته ادمهای گذشته تنها ارزو بدون تو هرگز بگو ای عشق که مرا دوست میداری راز درون چشمهایم عاشق بمانیم نسیم خوش عشق لحظه های بی مروت اگر عشق نباشد بی وفای قانون ودل شکستن نسب ما ست باور ترک خورده کودک احساسم موقعی که دیگه نخوای از آدما کمک بگیری دست نوشته های دل نگاهت غم داره به نام اشک هایت نگاه غمگین شکرانه فریاد بار الها پناهم بده میمیرم برات میخوام عاقل بشم حرف دل تو مرا اغاز کن دلخوشی عاشق تنها دلتنگی برای تو درد دلت را با من بگو اما تو رفتی اشک های همدلی قول میدم از تو گله نمی کنم الو,سلام....... صبر کن, بعد برو پایان عمرم غمگینم ,دلتنگم ای مهربون لحظه پرواز نزدیک است گل نازم پنجره گل نازم به تو می اندیشم غم ناز چشمات بی تو من غمگین وبیمارم تلخی های زندگی دستانت را به کدامین آسمان دراز میکنی بخوان میشه افسانه ها را زندگی کرد نمیدانی چه میگویم زندگی باید کرد سکوت تلخ وخدا میداند خدایا عاشقم ,عاشق ترم کن خیلی سخته تنهایم را با قسمت میکنم دلم از دست من خسته شده از غم دوری اش میمیره دلم گرفته ای خدا بازهم سلام ای خدا باز باران اگر خدا طلبی خاطرات کودکی پا به پای کودکی هایم بیا باز باران 2 دفتر خاطراتِ طراوت بازی خدا و يک عروسک گِلی ست چای با طعم خدا به تو عادت کرده بودم آب را گل نکنیم ؛ پدرم در خاک است دکتر شریعتی سی جمله عشق یک جوشش کور سخنان نغز بی تو.... جملات زیباپر معنا از دکتر خدایا گفر نمیگویم غرور مردانه باتو متنی از دفتر سبز سفسطه گمراهی خلقت زن حمید مصذق ابی خاکستری سیاه دلم برای کسی تنگ است ای قامت بلند گالری تصاویر حیات وحش
نامه ها دلم گرفته ادمهای گذشته تنها ارزو بدون تو هرگز بگو ای عشق که مرا دوست میداری راز درون چشمهایم عاشق بمانیم نسیم خوش عشق لحظه های بی مروت اگر عشق نباشد بی وفای قانون ودل شکستن نسب ما ست باور ترک خورده کودک احساسم موقعی که دیگه نخوای از آدما کمک بگیری دست نوشته های دل نگاهت غم داره به نام اشک هایت نگاه غمگین شکرانه فریاد بار الها پناهم بده میمیرم برات میخوام عاقل بشم حرف دل تو مرا اغاز کن دلخوشی عاشق تنها دلتنگی برای تو درد دلت را با من بگو اما تو رفتی اشک های همدلی قول میدم از تو گله نمی کنم الو,سلام....... صبر کن, بعد برو پایان عمرم غمگینم ,دلتنگم ای مهربون لحظه پرواز نزدیک است گل نازم پنجره گل نازم به تو می اندیشم غم ناز چشمات بی تو من غمگین وبیمارم تلخی های زندگی دستانت را به کدامین آسمان دراز میکنی بخوان میشه افسانه ها را زندگی کرد نمیدانی چه میگویم زندگی باید کرد سکوت تلخ وخدا میداند خدایا عاشقم ,عاشق ترم کن خیلی سخته تنهایم را با قسمت میکنم دلم از دست من خسته شده از غم دوری اش میمیره دلم گرفته ای خدا بازهم سلام ای خدا باز باران اگر خدا طلبی خاطرات کودکی پا به پای کودکی هایم بیا باز باران 2 دفتر خاطراتِ طراوت بازی خدا و يک عروسک گِلی ست چای با طعم خدا به تو عادت کرده بودم آب را گل نکنیم ؛ پدرم در خاک است دکتر شریعتی سی جمله عشق یک جوشش کور سخنان نغز بی تو.... جملات زیباپر معنا از دکتر خدایا گفر نمیگویم غرور مردانه باتو متنی از دفتر سبز سفسطه گمراهی خلقت زن حمید مصذق ابی خاکستری سیاه دلم برای کسی تنگ است ای قامت بلند گالری تصاویر حیات وحش